زیر آسمان شهر. زیر آسمان شهر من، تهران!! آتشی بود و دود و خون و مرگ، و ندای آزادی در برابر سپاهیان پیر کبود، جان داد ولی چشمانش را نبست، تا ببیند زیر آسمان شهرش، کدامین حرامیان و نمک نشناسانی دست تملق با سیاهی میدهند. که همه شهرتشان را مدیون نداها و سهرابها هستند. زیر آسمان شهر من، تهران، امروز خشایار مستوفی را نه یک بار که هزاران هزار بار فدای یک تار موی ندا خواهیم کرد.
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment